ریواستیگمین یک مهارکننده کاربامات استیلکولیناستراز و بوتیریلکولیناستراز است که سطح استیلکولین را در شکاف سیناپسی افزایش میدهد. این دارو عمدتاً برای بهبود عملکرد شناختی در بیماران مبتلا به انواع خاصی از زوال عقل (دمانس) استفاده میشود.
۱. موارد مصرف تأیید شدهموارد مصرف زیر برای ریواستیگمین توسط سازمانهای نظارتی بینالمللی (مانند سازمان غذا و داروی آمریکا) تأیید شدهاند و اطلاعات بالینی مربوط به آنها در مطالعات گستردهای پشتیبانی شده است:
الف) زوال عقل خفیف تا متوسط مرتبط با بیماری آلزایمر
توضیحات کاربردی برای پزشک و بالینی: - این شایعترین مورد مصرف ریواستیگمین است. ریواستیگمین با افزایش انتقالدهنده عصبی استیلکولین در مغز، به بهبود علائم شناختی (مانند حافظه، تفکر و قضاوت) کمک میکند.
- نکته بالینی: این دارو سیر پیشرونده بیماری را متوقف نمیکند، اما میتواند برای مدتی سرعت زوال شناختی را کند کرده و کیفیت زندگی بیمار و مراقبان او را بهبود بخشد. شروع درمان باید در مراحل خفیف تا متوسط بیماری باشد.
- نوع مصرف: فرم خوراکی (کپسول) و فرم ترانسدرمال (چسب پوستی) برای این مورد تأیید شده است. فرم چسب پوستی اغلب برای بیمارانی که مشکلات گوارشی یا عدم تحمل فرم خوراکی دارند، ارجحیت دارد و دارای پروفایل عوارض جانبی گوارشی بهتری است.
ب) زوال عقل خفیف تا متوسط مرتبط با بیماری پارکینسون
توضیحات کاربردی برای پزشک و بالینی: - ریواستیگمین تنها مهارکننده کولیناستراز است که به طور خاص برای درمان زوال عقل مرتبط با بیماری پارکینسون تأیید شده است.
- نکته بالینی: در بیماران پارکینسون، کمبود کولینرژیک اغلب با اختلالات شدیدتر در توجه، عملکرد اجرایی و نوسانات شناختی همراه است. ریواستیگمین در این جمعیت میتواند عملکرد شناختی و توجه را بهبود بخشد و همچنین ممکن است تأثیر مثبتی بر علائم رفتاری و روانپریشی داشته باشد، اگرچه این تأثیرات به اندازه بهبودهای شناختی قوی نیستند.
- ملاحظات دوز: افزایش آهسته دوز در این بیماران به دلیل خطر بدتر شدن لرزش یا بروز دیسکینزی اهمیت دارد.
۲. موارد مصرف خارج از برچسباستفاده از دارو برای موارد زیر، بر اساس شواهد بالینی و مطالعات تحقیقاتی انجام میشود، اما ممکن است به طور رسمی توسط سازمانهای نظارتی تأیید نشده باشد:
الف) زوال عقل عروقی یا زوال عقل با اجسام لِوی
توضیحات کاربردی برای پزشک و بالینی:
- زوال عقل با اجسام لِوی: بیماران مبتلا به DLB اغلب به درمانهای کولینرژیک نسبت به بیماران آلزایمر پاسخ بهتری میدهند، زیرا کمبود کولینرژیک در DLB معمولاً شدیدتر است. ریواستیگمین در این جمعیت برای بهبود اختلالات شناختی، نوسانات توجه و حتی کاهش توهمات بینایی (که در DLB شایع هستند) به کار میرود.
- زوال عقل عروقی: در حالی که شواهد قوی و قطعی در حد آلزایمر وجود ندارد، در بیمارانی که علائم زوال عقل مختلط (آلزایمر به همراه جزء عروقی) دارند، ممکن است سودمند باشد.
- نکته بالینی: در DLB، ریواستیگمین اغلب به عنوان یک خط اول در نظر گرفته میشود.
ب) اختلال شناختی خفیف
توضیحات کاربردی برای پزشک و بالینی: - برخی پزشکان در تلاش برای جلوگیری یا به تأخیر انداختن پیشرفت MCI به زوال عقل کامل، ریواستیگمین را تجویز میکنند.
- نکته بالینی: در حال حاضر، اجماع قوی بینالمللی برای استفاده معمول از مهارکنندههای کولیناستراز در MCI وجود ندارد، زیرا فواید آن معمولاً کوچک و گذرا هستند و ممکن است با عوارض جانبی همراه باشد. استفاده از آن باید در موارد بسیار خاص و با ارزیابی دقیق ریسک به سود انجام شود.
ج) اختلالات شناختی پس از سکته مغزی
توضیحات کاربردی برای پزشک و بالینی: - در برخی بیماران که پس از سکته مغزی دچار کاهش قابل توجه عملکرد شناختی میشوند، شواهدی مبنی بر سودمندی مهارکنندههای کولیناستراز از جمله ریواستیگمین برای بهبود حافظه و توجه وجود دارد.
- نکته بالینی: این مورد مصرف بیشتر در مراکزی با رویکرد توانبخشی عصبی پیشرفته مطرح است و نیازمند بررسیهای بیشتر است.
ملاحظه مهم برای پزشک:
- همواره دوز ریواستیگمین (به ویژه فرم خوراکی) باید با دوز پایین شروع شده و به آرامی (تایتراسیون) افزایش یابد تا عوارض جانبی گوارشی (تهوع، استفراغ و اسهال) به حداقل برسد.
- کنترل ضربان قلب در بیماران با سابقه مشکلات قلبی به دلیل احتمال بروز برادیکاردی (کاهش ضربان قلب) ضروری است.
- درمان باید تا زمانی ادامه یابد که فایده بالینی قابل توجهی مشاهده شود. قطع ناگهانی دارو ممکن است باعث بدتر شدن سریع شناختی شود.